شعر
چه گناهيست كه حقيقت تلخ است؟ كه حتي گهگاهي حقيقت باعث يك مرگ است... مرگ يك باور مستانه ي ان عاشق تنها به دلش... مرگ ان باور مستانه ي پر ز ايمان و يقين.. مرگ يك عشق عميق.. چه گناهيست كه گهگاهي حقيقت ريشه ي يك درد است.. ريشه ي درد عميق در دل يك مرد است.. چه گناهيست كه دستان حقيقت سرد است... او نيز به دستان طبيعت يك بردست...
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |